به گزارش قدس آنلاین به نقل از هفته نامه بیت المقدس؛ عربستان سعودی جزو نخستین کشورهایی است که همواره از تمامی ظرفیتهای خود در عرصه دیپلماتیک برای پیادهسازی اهدف شوم و توسعهطلبانه بهرهبرداری کرده است. یکی از مهمترین ظرفیتهاییکه سعودیها در سالیان گذشته برای اجرای سناریوهای ازپیشطراحیشده در صحنه سیاستهای منطقهای به کار گرفتند، قدرت نفوذشان در سازمانها و نهادهای عربی و اسلامی همچون اتحادیه عرب، سازمان همکاری اسلامی و شورای همکاری خلیج فارس بوده است. مقامات ریاض تا به امروز برای مشروع جلوه دادن اقدامات خصمانه خود علیه دیگر کشورها و یا نجات خود از باتلاقی که در آن گرفتار آمدند، زیر سایه این نهادهای عربی و اسلامی پنهان شده و از طریق آنها خواستههایشان را پیگیری و اجرا کردهاند. سعودیها براین باورند که با این حربه، افکارعمومی رفتارهای غلط و غیرقانونی آنها را در چارچوب قوانین مصوب در سازمانهای رسمی قلمداد میکنند و بدینترتیب انگشت اتهام را به سمت ریاض نشانه نمیروند.
به عنوان نمونه میتوان به مسئله تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب در 12 ماه مارس سال 2013 اشاره کرد. باوجود اینکه اتحادیه عرب سازمانی است که بیش از 70 سال پیش با هدف حفظ اتحاد میان کشورهای عربی و دفاع از یکپارچگی و تمامیت ارضی آنها تأسیس شد، اما دشمنی و خصومت رژیم سعودی با دولت دمشق به دلیل نقشآفرینیهای فراموشنشدنی آن در محور مقاومت موجب شد تا اعضای اتحادیه عرب در راستای جلب رضایت ریاض، به تعلیق عضویت دمشق در این اتحادیه رأی دهند. درست، یک روز پس از این اقدام یعنی در 13 ماه مارس اتحادیه عرب حمایت تسلیحاتی از مخالفان مسلح سوری توسط اعضای این اتحادیه را قانونی اعلام کرد. بدون شک اگر عربستان سعودی در این زمینه پیشگام نمیشد و طرح تعلیق عضویت دمشق در اتحادیه عرب را ارائه نمیداد، اعضای این اتحادیه نیز چنین تصمیمی را اتخاذ نمیکردند.
تروریستی خواندن حزبالله لبنان از سوی اتحادیه عرب در ماه مارس سال 2016 نیز ازجمله دیگر مواردی محسوب میشود که با اعمال نفوذ خاندان سعودی در این اتحادیه، به انجام رسید. هرچند که وزرای خارجه عراق، لبنان و الجزایر حاضر به امضای بیانیه پایانی نشست اتحادیه عرب مبنی بر تروریستی خواندن حزبالله نشدند، اما در نهایت این بیانیه قرائت و اتهامات ناروایی به این جنبش مقاومت لبنان وارد شد؛ مسئلهای که واکنش «ابراهیمالجعفری» وزیر خارجه عراق را به دنبال داشت. وی دراین خصوص گفت: «کسانی که حزبالله لبنان را تروریست میدانند، خود نیز تروریست و حامی تروریستها هستند». مقامات ریاض که به شدت از موفقیتهای حزبالله لبنان در تحولات میدانی سوریه و همچنین مناطق مرزی مشترک میان دو کشور خشمگین بودند، با این اقدام تلاش کردند تا به نوعی ضمن عقدهگشایی علیه مقاومت، جنگ سیاسی با آن را نیز با هدف سرپوش نهادن بر شکستهای میدانی تکفیریهای تحتالحمایه خود آغاز کرده باشند.
سعودیها در طول مدت زمان گذشته از اتحادیه عرب تنها برای رویارویی با محور مقاومت در کارزار سیاسی بهرهبرداری نکردند. آنها پای اتحادیه عرب را حتی به جنگ متجاوزانه خود علیه مردم بیدفاع و بیگناه یمن باز کردند تا بر دهها گزارش حقوق بشری درخصوص ارتکاب جنایات جنگی در یمن و اوضاع وخیم انسانی در این کشور، سرپوش نهاده باشند. درهمین ارتباط، «محمود عفیفی» سخنگوی دبیرکل اتحادیه عرب بدون اشاره به تجاوزگریهای رژیم سعودی و ائتلاف تحت امر آن در یمن، تلویحا نیروهای انصارالله را عامل اصلی وخامت اوضاع انسانی دراین کشور معرفی کرد. وی درسخنانی مدعی شد که تا زمانی که حوثیها سلاحهای خود را روی زمین نگذارند، مردم یمن باید تاوان آن را پرداخت کنند. این اظهارنظر مقام اتحادیه عرب درحمایت آشکار از رژیم متجاوز سعودی درحالی مطرح میشود که طبق آمارهای منتشرشده بیش از 30 هزار نفر از مردم یمن در حملات سعودیها شهید و نزدیک به همین تعداد هم زخمی شدهاند. با تمام اینها، اعمال نفوذ گسترده عربستان سعودی در اتحادیه عرب موجب شده است تا سطح عملکرد این اتحادیه به سطح یک «مجری سیاستهای ریاض» در منطقه تنزل پیدا کند.
همانگونه که گفته شد، شورای همکاری خلیج فارس نیز ازجمله سازمانهای عربی به شمار میرود که عربستان سعودی از طریق آن به سیاستهای نامشروع خود در منطقه دامن زده و میزند. اقدام متجاوزانه و غیرانسانی عربستان سعودی در تشکیل نیروهای «سپر جزیره» برای اعزام به بحرین و کشتار شیعیان این کشور تحت نظر شورای همکاری خلیج فارس، یکی از نمونههای بارز استفاده ابزاری ریاض از این شوراست. ماجرا از آنجا آغاز شد که رژیم آلخلیفه برای سرکوب تظاهراتهای مسالمتآمیز به شورای همکاری خلیج فارس متوسل شد و اعضای این شورا در 4 ماه مارس سال 2011 با طرح عربستان برای تشکیل نیروهای سپر جزیره موافقت کردند تا این نیروهای متجاوز در نهایت 10 روز بعد یعنی در تاریخ 14 مارس وارد بحرین شوند؛ تجاوز آشکاری که موجب شهادت دهها شهروند بحرینی و زخمی شدن شمار زیادی از آنها شد. سعودیها میدانستند که اگر به صورت خودجوش دست به عملیات متجاوزانه در بحرین میزدند، با انتقادات گستردهای مواجه میشدند. به همین دلیل با دستمایه قرار دادن آراء مثبت اعضای شورای همکاری خلیج فارس، به تصمیم خود برای سرکوب انقلابیون بحرینی جامه عمل پوشاندند.
دراین میان، سازمان همکاری اسلامی نیز همچون دو نهاد فوقالذکر به ابزاری در دستان ریاض جهت پیادهسازی سیاستهای آن تبدیل شده است. به عنوان مثال، میتوان به موضع این سازمان در قبال ادعای بیپایهواساس رژیم سعودی علیه نیروهای أنصارالله یمن طی سال گذشته اشاره کرد. اعضای سازمان همکاری اسلامی با صدور بیانیهای بدون ارائه هیچگونه دلیل، سند و مدرکی بر ادعای ریاض مبنی بر حمله موشکی أنصارالله به مکه مکرمه صحه گذاشتند تا بار دیگر سرسپردگی خود به شیخنشیان سعودی را به اثبات برسانند. سازمان همکاری اسلامی در حالی ادعای عربستان را تکرار کرد که انگلیس همپیمان عربستان، به صراحت ادعای آلسعود مبنی بر حمله انصارالله به مکه را رد و تاکید کرد که این حمله به جده انجام شده است و نه شهر مکه.
سازمان همکاری اسلامی همچنین در اقدامی دیگری با هدف جامه عمل پوشاندن به خواستههای عربستان سعودی، در آوریل سال 2016 با صدور بیانیهای ضد ایرانی، به خوشرقصی برای ریاض پرداخت. این سازمان در بیانیه معروف خود ایران را به دخالت در امور کشورهای عربی متهم کرد و مواضع ایران در محکومیت اعدامها درعربستان را مورد انتقاد قرار داد. این سازمان در کمال تعجب مدعی شد که تمامی اعدامیها در عربستان، از میان تروریستها هستند؛ حال آنکه شیخ نمر، یک روحانی شیعی برجسته بود که توسط جلادان سعودی به شهادت رسید. علاوه براین، سازمان همکاری اسلامی عضویت سوریه در این سازمان را نیز براساس طرحی از سوی ریاض، به حالت تعلیق درآورد.
براساس آنچه که گفته شد، عربستان سعودی با اعمال نفوذ و قدرت خود بر سازمانها و نهادهای عربی و اسلامی مختلف، آنها را به یکی از شعبههای وزارت خارجه خود مبدل ساخته است که موظف به ایفای نقش مکمل برای موفقیت طرحها و پروژههای ریاض در عرصه سیاست خارجی به ویژه علیه محور مقاومت در منطقه هستند./
انتهای پیام
رامین حسین آبادیان
هفته نامه بیت المقدس دوشنبه هر هفته ضمیمه روزنامه قدس منتشر می شود.
نظر شما